lundi 2 mars 2015

مسعود امینی زیر شعار یا علی ماهها که نه چهار سال مرتب از تلویزیون مرکزی و پس ار آن امید ایران و فالن و فالن میگویی اوشتا اوشتا و به فحاشیها و سخنان دیوانه وارت ادامه داده و قرشماربازی و شارالن بازی راه میاندازی؟ و روضه ننه من غریبم میخوانی؟ مسعود امینی به مردم بگو تو که صد دالر نداشتی دندانت را درست کنی هزینه سنگین اعتیادت را از کجا تامین میکنی؟ مگر خودت در پاریس بمن نگفتی تو در پرونده های قتل از جمله آقای حسین تکیه و نمیدانم چه دست داشتی؟ و

ده پرسش از کسیکه جز دشنام و توهین و اعتیاد و تکرار چند جمله چیز دیگری نمیداند و سی سال است که به عالم و آدم بد میگوید و از همه پرسش های واهی میکند!! پس از چهار سال پاسخ سیاوش اوستا به مسعود امینی دوست سی ساله که از پشت و رو خنجر زد ده پرسش سیاوش اوستا از مسعود امینی ماموریت تو چه بود که برای یک شب به پاریس آمدی ولی ماندگار شدی؟ مگر خودت نگفتی که با بچه های سپاه و اطالعات که هم محلیهای قدیمی تو هستند هم خانه شده ای؟ جریان شال فلسطینی خامنه ای و کمپانی تو در جاسوسخانه رژیم چه بود؟ چطور شد که ناگهان از نامسلمانی مسلمان شدی و علی پرست؟ هزاران هزار دالر را چه کسانی و چرا در پاریس بتو پرداخت کردند؟ چرا رضا معاون را در پاریس کشتند؟ چرا دوست کودکی تو فاش ساخت که تو از جازیست بودن بخاطر زن بودن خواهرت یکشیه شاعر شدی؟ دلیل مسمومیت من چه بود؟ و چرا بجای همراهی کردن من به بیمارستان تو مرا تنها رها کردی و گریختی؟ فحاشی تو بمن برای من یک افتخار بزرگی است بدین رو چهار سال جوابت را ندادم مسعود جان به انسان معتادی که ناموسش را به مواد می فروشد نمیتوان اعتماد کرد آقای نادر رفیعی تلویزیون امید ایران آقای جلیل مرتضوی یو اس ایران تی وی آقای سعید بهبهانی میهن تی وی با درود فراوان و مهر بسیار در چند سال اخیر در چند برنامه ای که از تی وی شما پخش شده است مسعود امینی چند بار نام من را آورده و یکسری الطا ئالت و مزخرفات و سخنان نادرست و توهین آمیز و دروغهایی را بزبان آورده است بدون اینکه شما به او تذکری بدهید. بعنوان کسی که چهل سال است نویسنده و سی سال است که پاسخور رادیو و تلویزیون هستم از آنچه گذشته است تعجب کردم؟ که چگونه مسعود امینی را که همه شما خوب میشناسید و سی سال است که شاهد فحاشیها و دروغ پرداریها و اتهامات ناموسی فراوانش به همکاران خود شما و جامعه هنرمتدان بوده است را بسان حیوانی دیوانه آزاد گذاشته اید که هر چه میخواهد بگوید؟ مگر تا کنون به همه دوستان فدیمی خود دشنامهای رکیک ناموسی نداده است؟ و اهانت به زن و دختران آنها نکرده است؟ و این فرد مدعی شاعری که نمیتواند شاعر را درست بنویسد جز فحاشی سخنی گفته و میگوید که رسانه شریفه خود را با دشنامهای او آلوده فرموده و حق پاسخگویی را نیز نادیده بگیرید؟ مسعود امینی انسان معتاد و بی آبرویی که بخشی از عمرش را در زندانهای امریکا و بقیه اش را در سرخوشی اعتیاد و تشویش آفرینی بین هنرمندان و اصحاب رسانه گذرانده است را شما امکان بدهید که هر دروغی را و هر تناقضی را و هر توهین ناموسی را روی آنتن شما بزبان بیاورد؟ این معتاد دروغگوی فحاش که سی سال است کارش باجبگیری و توهین است بیاید و روی آنتن شما هر اتهامی را بزند و هر دروغی را بگوید ؟ بویژه اینکه خودش اعتراف میکند که جمهوری اسالمی در ساختمان جاسوسخانه ایران ایر در خیابان شانزه لیزه پاریس با پاسپورت امریکایی اش برایش شرکت استودیو تک و تلویزیون باز کرده اند و چند ماهی که در پاریس بوده است با وزارت اطالعات هم خانه و هم اوفیس بوده است و بجای پاسخگویی به این خودفروشی ها بمن که آنطرف خیابانم اهانت میکند و دروغ میبافد؟ و شما گوش کرده و از کنارش میگذرید بدون اینکه بعنوان پاسخور یک تریبون جلوش را بگیرید؟ کجای دنیا دشنام و اتهام و افترا بستن به آدمهای زنده را برنامه رادیو و تلویزیونی میخوانند؟ در آمریکا مهد آزادی؟ شما یک بیماری که معرف حضورتان هست را اینگونه رها میکنید؟ مسعود امینی از ده سال پیش با آقای حمید ذاکری که مدیر سابق اطالعات و پناهنده به غرب میباشد رفیق بوده است و بارها با او در تلویزیون مردم در برابر دریافت پول مصاحبه ها کرده بود و خود شما بهتر از هر کسی آگاه هستید که بویژه در لس آنجلس کسی یک دقیقه از آنتنش را مجانی در اختیار کسی نمیگذارد؟ مسعود امینی پس از استفاده از تریبونها به همان صاحبان همان کانال ها یعنی به ولی نعمتهای سابق خود دشنام داده است تا جاییکه در فحاشی و توهین و افترا وارد حریم ناموسی آن عزیزان شده و به زن و دختر و منشی و کارمندان آنها دروغ ها بسته و اهانتها کرده است شما بهتر از هر کسی میدانید که مسعود امینی تا کنون کاله بانوان بسیاری را برداشته است و به بهانه خواننده کردن آنها آنان را تهیدست کرده است . من شکوایه های هفت تن از این عزیزان را در اختیار دارم همه حرفهای سراسر دشنام سی ساله او به شخصیتهای رسانه ای و هنرمند ایرانی یک نوار و دیسک تکراری چند دقیقه ایست سرشار از دشنام و ناسزا و دروغ و افترا بدون هیچگونه سخن مفهوم وسندی و تا کنون چند مدیر رسانه بخاطر او به د ادگاه رفته و رسانه هایی چون تلویزیون مرکزی به پاسخوری جناب آقای مقدم تعطیل شده است ... باری چون سخنان این معتاد چاقوکش و بی آبرو )که همه پرونده ها و بازداشتها و زندانی شدن هایش در امریکا برای همین الت بازیها و تهدیدهایش بوده است( در همه جا یکسان میباشد من پاسخی را که برای آقای جلیل مرتضوی فرستادم و تلویزیون آقای مقدم که به همین خاطر بسته شد برای شما می فرستم تا به اندازه پخش دشنامهای این معتاد آنرا در تی وی خود دستور پخش بدهید؟ و همینجا به رسانه های عزیز ابالغ کرده و اطالع میدهم که در صورتیکه این شارالتان شناخته شده بخواهد نوار و دیسک تکراری خودش را جایی دیگر تکرار کند ما مستقیما به دادگاههای امریکا شکایت را علیه رسانه مربوطه تقدیم خواهیم کرد ولی هیچ خوش ندارم که رسانه ای حتی تلویزیون مرکزی به مدیریت آقای مقدم که با شعار یا علی فریب این شارالتان را خوردند و بسته شد بسته بشود با سپاس ار مهرتانچرا و چگونه مسعود امینی دوست قدیمی یکشبه مسلمان و فلسطینی و پیرو خامنه ای و رفسنجانی و صاحب کمپانی در جاسوسخانه مالها در پاریس شد؟ چهار سال است که امینی دو سئوال را از ما مطرح میکند نخست اینکه او از ما پرسید تونی کیست ما جوابش را ندادیم دوم اینکه چگونه ما در داخل زندانها با مخالفان رژیم اسالمی مصاحبه کردیم؟ در اینجا پاسخ به این دو پرسش را میخوانید اما خواهید دید که مسعود امینی همچنان به دشنام پراکنی های خود ادامه خواهد داد زیرا برای اینکار ماموریت دارد و از طرفی عادت سی ساله او میباشد که هز از چندی به شخصیتی بتازد و فحاشی کند و مدعی داشتن پرسش باشد تا به این بهانه آنتنی پیدا کند و خودی بنمایاند و مواد یک ماه یا یک هفته آینده اش را تامین کند .. آقای مسعود امینی در آمریکا مورد شناسایی همه هست هر از چندی نامی را علم میکند و طرح پرسشی که این کار او نوعی شارالتان بازی است تا بتواند فرصتی بیابد و تریبونی بدست بیاورد و به کسانی اهانت کند تا آنها برای پایان دادن به فحاشی ها و دشنامهایش صد دالر بگذارند کف دستش این شیوه باج گیری او در سی سال گذشته در امریکا بوده است که با آمدنش به پاریس و هم خانه و هم اوفیس شدن با ماموران جمهوری اسالمی که برایش شرکتی نیز بنام استودیو تک در طبقه باالی ایران ایر زدند تا با نام و پاسپورت امریکایی او پولشویی کنند و از تحریم ها بگذرند و خود او یک بار هم از این شرکت استفاده نکرد اما رژیم بهره اش را از پاسپورت امریکایی او برده است ادامه یافت... ورمدارک شرکتش که در ساختمان ایران ایر پاریس توسط سپاه و اطالعات برای پولشویی ساخته شد ر در پایین ا ببینید جالبی قصه در آنجاست که این آقای مسعود امینی باج بگیر و فحاش و شارالتان لس آنجلسی که در همکاری تنگاتنگ با رژیم بوده است و خودش در دهها برنامه تلویزیونی اعتراف کرده است که بچه های سپاه که به او امکانات داده اند هم محلی های او بوده اند و انسانهای وطن پرست و خوبی هستند برای تکمیل ماموریتش در امریکا چهار سال است که دو پرسش قالبی رد گم کن مطرح میکند و به سیاوش اوستا توهین میکند در این مختصر ما ضمن پاسخ دادن به این شارالتان اسنادی را بنمایش میگزاریم که مدت سی سال امینی کمکهای فراوانی از کاله سرش و کت و شلوار و تلفن و شام شبش را از کسانی گرفته است که چندی بعد به آنها تاخته است در عکسهایی که در این سند می آید شما بخوبی می بینید که چگونه پس از سالها در آغوش مهدی رفسنجانی و پدرش و سپاه و وزارت اطالعات و خامنه ای رفته و شال فلسطیی سید علی خامنه ای را به گردن انداخته است و در رسانه ها ی لس آنجلسی که خود مسعود امینی آن رسانه ها و مدیران آنها را وابسته به اسالم سیاسی و جمهوری اسالمی میداند بما دشنامها داده است مسعود امینی از نشان فروهر به سینه تا شال فلسطینی خامنه ای به گردن چه ماموریتی را دنبال میکند؟ در تابستان سال 1122 ایشان از آمریکا تشریف آورده بودند لندن و بمن زنگ ردند و فرمودند که میخواهد بیاید پاریس من عرض کردم چون .1 شرایط من بگونه ایست که نمیتوانم مثل سفر سابق در خانه از ایشان پذیرایی کنم برایشان هتل میگیرم پرسیدم چند روز پاریس می مانید گفت یک شب و من 5 شب هتل ایشان را دادم و بعد گویا ایشان مایل به ماندن بیشتر بود عرض کردم چون این هتل گران است و من امکان مالی ندارم به هتل یا مسافرخانه شادروان رضا معاون برود شادروان رضا معاون با اغوش باز استقبال کرده و خودش به ایشان زنگ زد و دعوت کرد و ایشان رفت و فقط چمدانش را گذاشت و شب آنجا نخوابید بمن زنگ زد و من به آقای مسعود امینی زنک زدم و ایشان جایی دیگر بود بعرض میرسانم که بمحض ورود آقای امینی به پاریس من و خانواده به استقبال ایشان رفته و چون ایشان یک دالر در جیب نداشت در همان .2 ایستگاه قطار برایشان از یک دکان پاکستانی تلفن خریده و ایشان را به هتل برده و هزینه هتل را نیز پرداخت کردیم فردای آن روز آقای مسعود امینی به دفتر من آمده و گفت یکی از دوستان و بچه محلهای قدیمیش را که تو خرید لوازم هواپیما و غیره هست را در رستورانی در خیابان شانزه لیزه پیدا کرده و ایشان برایش روبروی دفتر من در خیابان شانزه لیزه آفیس باز کرده و برایش یک آپارتمان کرایه کرده است الزم بیاد آوریست که ما در 66 خیابان شانزه لیزه هستیم و درست روبروی ما آنطرف خیابان ایران ایر میباشد و طبقه باالی آن خانه ایران وابسته به سفارت جمهوری اسالمی بوده است که در پی اقداماتی که مربوط به همین پروند و پولشویی و عبور از تحریمها و جاسوسی رژیم میشده است امروز بسته شده است و فقط ایران ایر وجود دارد جمهوری اسالمی شرکتی هم برای آقای امینی تاسیس کردند برای تولید نوار و سی دی و واردات و صادرات و چند باری که آقای مسعود امینی به دفتر من آمد اسکناس های 511 یورویی نشان میداد و میگفت من با هم محلیهای قدیمی خودم هستم و میخواهند بیایند ترا ببینند من از آقای مسعود امینی خواهش کردم کسی را پیش من نیاورد و ایشان نام تونی را چند بار آورد اما من نمیدانستم که این آقای تونی کیست؟ امروز مسعود امینی مدعی است که ایا تونی همان حمید است اما من ائنی نامی را ندیده بودم و نه میشناختم و همه اینها اسامی رمز او میباشد با اطالعاتی ها رژیم البته آقای حمید ذاکری را میشناختم که از مدیران سابق وزارت اطالعات بود و از آنها جدا شده بود و در خارج از کشور علیه نظام فعالیت میکرد و آقای کنت تیمرمن نویسنده مشهور امریکایی که از مخالفان سرسخت جمهوری اسالمی ایران میباشد روزی که در پاریس به دفتر من آمد ایشان را تایید میکرد و من نیز یک مصاحبه تلویزیونی با ایشان انجام دادم که در این مصاحبه ایشان اعتراف میکند که بدستور آقای رفسنجانی که فامیل ایشان بوده است قصد کشتن آقای خامنه ای را داشته است که جریان لو میرود و ایشان از ایران فرار میکند و تا به امروز او در صف مخالفان رژیم است ... اما اسامی جدیدی که آقای امینی میگفت را من نمیشناختم و نمیدانستم چه کس و کسانی هستند و کال چون مسعود امینی در آغوش رزیم بود من به حرفهایش بهایی نمیدادم و هرگاه نزد من میآمد منتظر بودم که زود خارج شود زیرا که او وارد کمپ دشن شده بود و علنا و با افتخار از آنجا تغذیه میکرد و در صورتیکه من کسیر ا از میان رابطان و دوستان اسالمی او نمیشناختم بعکس او همه آنها را از کودکی میشناخت و خود ایشان میگفت که این بچه های سیاه هم محلی های قدیمی ایشان هستند و میخواهند بهش کمک کنند تا کمیانی و تلویزیون و مغازه بزند و حتی قیمت مغازه ها را نیز از من می پرسید از طرفی من بعنوان کسی که زیر پوشش امنیتی پلیس فرانسه بوده و هستم وقتی دیدم آقای مسعود امینی در ساختمان خانه ایران دفتر باز کرده است و آدرس آنرا هم منتشر کرده و در خانه همانها هم زندگی میکند دیگر برای من انسان مورد اعتمادی نبود لذا وقتی به دفتر من میآمد و هرچه میگفت از گوشی میشنیدم و از گوشی بیرون میکردم و افسوس میخوردم که او هم از دست رفت و بارها به او گفتم که رژیم همه را خریده است و همه برای او کار میکنند و بسیار برای تو متاسفم و پرسشهایش و حرفهایش برای من مثل سابق نبود و بخودش گفتم بد جایی رفته ای و خود آقای امینی با آنها زندگی میکرد و رستوران میرفت و روزانه پول میگرفت که حتی گفت یکروز 2511 یورو از جیبش زده اند و بارها شماره حساب من را میخواست تا دوستانش برایش پول بحساب من بریزند که من دیگر احساس کردم که باید با دوست قدیمی و عزیز خودم مسعود امینی برخورد محتاطانه ای بکنم البته حرف و سخن بسیار است فقط همین پرسشی را که آقای امینی مطرح فرمودند را من بشما پاسخ دادم که عینا بخوانید و شکی ندارم که آقای امینی همه این حرفها را تایید خواهند کرد 3. نکته دومی که آقای امینی پرسیدند مصاحبه های من با زندانیان سیاسی از قدیم تا به اکنون بوده است و صرفا مصاحبه های ما به دو تا برنامه .4 ایشان در انتخابات 88 محدود نمیشود این مصاحبه ها با داخل از وقتی شروع شد که رفسنجانی رییس جمهور بود و هر گونه مصاحبه ای با دولتمردان جرم بود اما ما شروع کردیم به مصاحبه با شادروان داریوش فروهر و مهندس بازرگان و خانم خامنه ای و دکتر یزدی و با منوچهر و اکبر محمدیها و تبرزدیها و زارع زاده ها و آیت هللا بروجردی و خزعلی و دکتر عباس پالیزدار مصاحبه های فراوان کردیم و هرگاه مصاحبه ها پخش شد مدت زندانی آنها بیشتر شد و به سلولها ی انفرادی منتقل میشدند و اذیت بیشتر میشدند که خود این عزیزان در مصاحبه هایشان بارها گفته اند که انجام مصاحبه های ما برایشان هزینه های سنگینی داشته است اما با میل و رغبت خودشان اینکار را کرده اند من گمان نمیکنم که مسعود امینی تا این حد نادان باشد که نداند رژیم تا کنون هزینه های زیادی رفته است تا چگونگی انجام این مصاحبه ها را بداند .5 که من از باز کردنش معذور هستم اما تکنولژی مدرن را ما همیشه در سرلوحه کارهای خود داشته ایم و انسانها و یارانی که تا پای جان رفته اند و مسعود امینی یا خودش را خیلی ساده مینمایاند یا شنوندگان را نادان میپندارد که چگونگی یک نبرد و مبارزه تشکیالتی و منظم و نفوذ به زندانهای رزیم را کدامین ابلهی می آید و در رسانه ها عمومی کند؟ و شخص شما بعنوان یک ژورنالیست حرفه ای و مستقل و آزاد بهتر از هر کسی میدانید که در تمامی جهان شیوه های عمل روزنامه نگاری کاری است پنهان و محرمانه که حتی در دادگاهها نیز نمیتوانند منابع را فاش کنند؟ جناب آقای جلیل مرتضوی عزیز دو پاسخ دیگر برا یسخنان شما در همان برنامه دوست قدیمی اول اینکه من همان حسن عباسی قدیم هستم که از 01 سالگی نام سیاوش اوستا را برگزیدم و دقیقا همچنان مجتهد و اسالم شناس الییک و خردگرا و سکوالر هستم و زبان عرب و قرآن را خوب میشناسم و بهمین خاطر است که معتقد هستم که بنام اسالم نباید حکومت کرد و ما ایرانی ها هرگز مسلمان نشده ایم و فرهنگ پیش از اسالم ما قوی تر و غنی تر میباشد نکته پایانی اینکه ما همچنان در 66 خیابان شانزه لیزه روبروی ایران هستیم اما خودتان بهتر میدانید که امروز بازار فروش کارهای ویدیو و موسیقی و کتاب کال خراب شده است و از طرفی بخاطر مسایل امنیتی دوستان با قرار قبلی باید بدبدن ما میایند خواهش میکنم درود منرا به دوست قدیمی آقای مسعود امینی برسانید و امید وارم از اینکه پاسخش را دادم خوشحال شده باشد و دست دروغگویی ها .6 و فحاشی هایش بردارد و خود ایشان جریان مسمومیت منرا که هنگام رفتن به بیمارستان ایشان با من بود و آن آخرین دیدار بود را خوب شرح بدهد و شما و ایشان همیشه تندرست باشید با سپاس از شما سیاوش اوستا پاریس هجدهم فوریه 5302 برابر با بیست بهمن ماه سال 6307 آریایی میترایی .7 پس از اینکه این پاسخ را آقای جلیل مرتضوی و خود سیاوش اوستا با ایمیل برای مسعود امینی فرستادند چنانچه پیش بینی شده بود آقای مسعود امینی نه تنها تشکر و سپاسگزاری و توبه نکرد که فحاشی ها ی خود را دنبال کرد قابل توجه عزیزانی که تریبون در اختیار ایشان میگذارند اینست که این فرد بحث علمی نمیکند سخن منطقی نمیگوید بلکه تو هین و افترا و فحاشی میکند و این مسئله میتواند برای رسانه ها مشکالت حقوقی ببار بیاورد زیرا که مثال میگوید فالنی فالنی را کشته است یا اینکه میگوید بی همه چیزهای بی شرف بی ناموس و یا اینکه بدروغ حرفهایی را از طرف کسانی دیگر که حی و حاضر هستند برای اختالف افکنی بین دوستان میگوید که تکرار این حرفها در شان هیچ رسانه ای نیست پس از اینکه مسعود امینی بمدت سی سال همه عالم و آدم را بخاطر داشتن یک تریبون با پرسشهای مسخره به مناظره دعوت کرده است و بهمه هتاکی و فحاشی ناموسی کرده است اینک چند پرسش از خود ایشان در رابطه با اقامت چند ماهه مسعود امینی در پاریس سیاوش اوستا پرسشهایی را مطرح کرده اند که امیدواریم مسعود امینی به یکایک این پرسشها را بدون عصبانیت و دشنام و توهین و شارالتان بازی پاسخ بدهد این دفتر ایران ایر میباشد در شماره 66 خیابان شانزه لیزه پاریس در گوگل دفتر ایران ایر در پاریس را جستجو کنید 66 خیابان شانزه لیزه را بشما نشان میدهد مسعود امینی دوست قدیمی یکشبه مسلمان و علی پرست شده ای و با افتخار چفیه فلسطینی به گردن داری شما دو تا پرسش را چند سال بود که بهمراه کلی دروغ و اتهام و دشنام مطرح میکردی و جواب میخواستی هر چند من چند بار تلفنی پاسخت را داده بودم اما ادامه کار تو بجهانیان ثابت کرد که مشکل تو دو پرسش نیست بلکه تحریک شده ای تا وظیفه خرابکاری دیرین خود را در میان بزرگان ایرانی دنبال کنی اما دوباره تاکید کنم که پرسش دوم تو کامال اطالعاتی امنیتی میباشد منظورم مصاحبه های من با زندانیان سیاسی میباشد چون رژیم جنایتکار اسالمی حاکم برایران میلیونها دالر هزینه رفته تا چگونگی انجام این مصاحبه ها را بفهمد آنگاه تو میخواهی که ما همه پروژه ها و برنامه ها و چگونگی انجام آن کارهای بزرگ را در انظار عمومی افشا کنیم تا رژیم ضد بشری یکسری را در ایران بگیرد و زندانی و اعدام کند؟ تو خودت بیست سال است که شاهد این مصاحبه ها بوده ای و بمدت یکسال هم خودت بمن زنگ میزدی تا در برنامه ها این مصاحبه ها را پخش کنیم چطور در تمامی طول آن سالها نه تنها چنین پرسشی در ذهنت پیش نیامد که هر روز میخواستی کاری جدید داشته باشیم؟ و همان مصاحبه ها را در ده روزی نامه ها یت با افتخار باز پخش میکردی؟ حاال پس از سالها یکی از ماموریتهایی که بتو داده اند در آوردن اطالعات در ان موارد است؟خصوصا اینکه در آخرین ارتباط تلویزیونی آقای مهران عبد شاه مدیر تلویزیون برنامه ما را قطع کرد و پس از آن خودش روی خط آمد و طفلک اعتراف کرد که حرفهای ما برایش در داخل کشور اشکال ایجاد میکند؟ این ویدیو را ملت ایران هزاران بار دیده اند؟ http://youtu.be/WjK8RXxgNKM البته مسعود جان باند کروبی و موسوی و رفسنجانی و خامنه ای که ما بازی آنها را بهم زدیم تا آخر عمر فراموش نخواهند کرد؟ که ما با رزیمشان چه کردیم؟ اگر موسوی یا کروبی رئیس شده بودند جمهوری اسالمی برای دست کم پنجاه سال آینده در جهان مشروعیت میگرفت اما با بهم زدن بازی استعماری آنها پس از روی کار آمدن احمدی نژاد حتی بچه های خود آنها و بسیجی ها و سپاهی ها و حتی بخشی از اطالعات ضد رژیم شدند و حتی محسن روح االمین و مصطفی غنیان که از نزدیکان خامنه ای بودند در تظاهرات کشته شدند و این بیانگر آن است که رژیم تا قلب خودش دچار اشکال شد و تو مشخصا با استناد به ویدیوهات آنموقع از اینکار خرسند بود و ده بار توت ی وی گفتی؟ اما حاال دنبال در آوردن اطالعات برای رژیم هستی که ما چکونه تا داخل زندانهای رژیم تبهمار نفوذ کردیم؟ اطالعاتی را که با شکنجه زندانیان و تهدید و مرعوب کردن ما و صرف هزینه های سنگین نتوانست بدست بیاورد را ما برای توفاش کنیم؟ که طی سی سال هرشب مداح یکی و دشنام دهنده به دیگری بوده ای؟ سالها رسانه های لس آنجلسی در راستای پروزه های امنیتی رژیم از خود تو بعنوان فحاش و مفتری استفاده ها کرده اند با هر رسانه ای که کار کرده ای پس از چندی با آنها درگیر شده ای؟.... کارنامه تو ده دقیقه تکرار فحش توهین افترا و سند دارم سند دارم بوده است و فقط نام افراد را عوض کرده و میکنی...... حاال که من حواب ترا دادم بنوبه خود از تو ده پرسش دارم ماموریت تو چه بود که به پاریس آمدی یکشب بمانی و ماندگار شدی؟ پرسش نخست اینکه در سفرهای پیشینت به پاریس من ترا به خانه خود بردم و همانسال که اعتیاد سخت ترا دیدم دوستانه از تو خواستم تا به هتل بروی و سالها بعد که در تابستان 1122 از لندن بمن تلفن کردی و مایل به سفر به پاریس بودی و گفتی که فقط میخواهی یکشب بمانی و یک هفته در هتل ماندی و بعد هم میگفتی که میخواهی مقیم پاریس باشی چه دلیلی داشتی که از همان اول راستش را بمن نگفتی که ترا آورده اند که در پاریس بمانی؟ مگر خودت نگفتی که با بچه های سپاه و اطالعات که هم محلیهای قدیمی تو هستند هم خانه شدی؟ پرسش دوم وقتی ترا از هتل به مهمانخانه شادروان معاون منتقل کردم به چه دلیل چمدانت را آنجا گذاشتی و به خانه ای در شهر گرانقیمت نویی رفتی که خود تو بارها گفتی که بچه های سپاه و اطالعات که هم محلیهای قدیمی تو هستند آنجا از تو پذیرایی میکنند؟ جریان شال فلسطینی خامنه ای و کمپانی تو در جاسوسخانه رژیم چه بود؟ پرسش سوم وقتی با مدارک در دستت از آنطرف خیابان شانزه لیزه شماره 36 ساختمان ایران ایر و جاسوسخانه مالها با شال فلسطینی به گردن به اینطرف خیابان شانزه لیزه 33 و دفتر من آمدی و خوشحال بودی که بچه های سپاه و اطالعات و هم محلیهای سابقت برایت کمپانی استودیو تک انترناسیونال را باز کرده اند آیا بتو نگفتم که مسعود مواظب باش ایران در تحریم اقتصادی میباشد و اینها با ساختن شرکت بنام کسانیکه پاسپورت امریکایی دارند از تحریم ها عبور میکنند؟ و آیا خود تو نگفتی که خبر داری این بچه ها لوازم هواپیما و چه و چه میخرتد؟ و حتی چند بار درخواست کردی که آنها را پیش من بیاوری گفتم نه؟ و برای ثبت در تاریخ من آمدم و روی صفحه فیسبوک تو نوشتم که تو آنطرف خیابان شانزه لیزه هستی و ما اینطرف؟ آنروز تو با افتخار روی صفحه فیسبوک و یوتوب و هر کجا نام شرکتت در پاریس را با آدرس 36 خیابان شانزه لیزه که ساختمان ایران ایر و جاسوسخانه رژیم بود منتشر میکردی و بچه های سپاه و اطالعات که از طریق پاسپورتهای امریکایی ایرانیها از تحریمها عبور میکردند را قهرمان ملی میخواندی حاال از من میپرسی فالنی کی بود؟ و هزار کار نکرده و ندیده را بمن نسبت میدهی و مرا غول قدرت معرفی میکنی؟ که میبایست از هر ریز و دزشت خود فزوشی ها و الس زدنهای تو با ماموران رژیم با خبر باشم و آنها را بشناسم؟ به این صفحه یوتوبت نگاه کن و شرکت استودیو تک جنابعالی با دفتر کارت در جاسوسخانه رزیم در پاریس و به مردم پاسخ بده در دقیقا این صفحه اصلی یوتوب آقای مسعود امینی میباشد بنام مردم تی وی که در اوت 5300 که با ماموران جمهوری اسالمی شرکت تجارتی تشکیل داده بود آدرسش 70 خیابان شانزه لیزه می باشد داخل کادر زیر عکس مسعود امینی را بخوانید این صفحات همچنان در یوتوب قابل دیدن می باشد Mise en ligne le 22 août 2011 StudioTak-International www.studiotak-international.com 63 av des CHAMPS ELYSEES 75008 PARIS http://youtu.be/PtIfFtweCqE http://youtu.be/nUHWaLT6_HQ http://youtu.be/9sjYujdkB7k در تمامی این ویدیوهای مردم تی وی اسم و آدرس کمپانی پولشویی و عبور از تحریمهای امریکا بمدیریت مسعود امینی قابل دیدن است شایان یاد آوریست که این مردم تی وی امینی هیچ ربطی به مردم تی وی آقای سربی نداردچطور شد که ناگهان از نامسلمانی مسلمان شدی و علی پرست؟ پرسش چهارم روزهای اول ورودت به پاریس که باتو مصاحبه تلویزیونی کردم و همانجا تو اعالم کردی که دیگر مسلمان شدی و به امام علی دوست و منتقدین دین را خوش نداری تو ده یورو برای خرید سیگار در جیب نداشتی وصبر نکردی که دوربین را خاموش کنم جلو دوربین گفتی پول بده بروم سیگار بخرم و بعد که برگشتی گفتی چند نفر در اروپا و کجا و کجا پول سیگار گرفتنت را دیده اند و من بتو گفتم چرا شتاب کردی و یک دقیقه برای خرید سیگار صبر نکردی؟ آیا مقصر این شتاب تو من بودم یا خودت که رفتی در فالن جا گفتی پول گرفتنت را من فیلم گرفته ام؟ هزاران هزار دالر را چه کسانی و چرا در پاریس بشما پرداخت کردند؟ پرسش پنجم اینکه به محض ورودت به پاریس شماره حساب منرا خواستی و گفتی میخواهند پول برایت بفرستند گفتم من شماره حسابم را نمیدهم بگو با وسترن یونین برات بفرستند گفتی رقمش باالست و غیره و من چند بار تاکید کردم که وارد مسائل مالی نمیشوم بعدا خودت گفتی که ده هزار و بیست هزار دالر و چه و چه برایت فرستاده اند و میخواهی در پاریس مغازه بخری و غیره آیا آن دوستان هم محلی های قدیمیت که در سپاه و اطالعات کار میکردند همینطور محض رضای خدا به تو چند هزار چند هزار پول دادند و برایت خانه گرفتند و برایت شرکت زدند؟ و حاال بعد از چند سال الس زدن و هم خانه بودن با آنها تو از من میپرسی که فالنی کی بود؟ شارالتانی هم حدی دارد دوست قدیمی سی ساله که سی هزار خدمت به تو کردم؟ روزی که با چفیه و یا شال فلسطینی به دفتر من آمدی از تو پرسیدم این چیست؟ گفتی بچه ها از ایران برایم آورده اند تبرک آقای خامنه ای است . از تو میپرسم حاال که برگشتی امریکا چرا از این چفیه فلسطینی تبرک شده آقات خامنه ای استفاده نمی کنی؟ و چی شد که حاال به خامنه ای فحش میدهی اما از رفسنجانی ها و نوکران آنها در انگلیس و لس آنجلس و عربستان سعودی تجلیل میکنی؟ به این عکست در دفتر من نگاه کن و بگو دروغ است؟ چهار سال این عکس را خودت در صفحه فیسبوکت گذاشته بودی؟ و بجای جواب دادن به پاسخ ده روز پیش من چند این عکس را عوض کردی؟ و آیا این عکس در دفتر من نیست؟ و آن کاله سرت کاله من نیست؟ و آن شلوار و لباس را من تن تو نکردم؟ خجالت بکش مسعود جان!! چرا رضا معاون را در پاریس کشتند؟ پرسش ششم آیا خبر داری که همان شادروان رضا معاون که با آغوش باز از تو استقبال کرد و تو یک شب هم در هتلش نخوابیدی و رفتی با بچه های سپاه هم خانه شدی چندی بعد کشته شد؟ دلیل مسمومیت من چه بود؟ و چرا بجای همراهی کردن من به بیمارستان تو مرا تنها رها کردی و گریختی؟ پرسش هفتم آن روزی که پس از چند هفته بدفتر من آمدی و خوشحال و حتی رقصان بودی که دارن برات تلویزیون میزنند و همه آهنگها و ترانه هایت را به آنها فروخته ای مرا با حالت مسمومیت شدید بی حال و ناالن دیدی و خندیدی؟ که اوشتا خوب میشی ناراحت نباش و پس از آنکه من خون استفراق کردم و نقش بر زمین شدم از پشت فیسبوکت برخاستی و خانم گفت باید زود ببریمش بیمارستان و تو گفتی آری آری برویم بیمارستان و تو بدون اینکه دست رفیق سی ساله ات را بگیری از دفتر باشتاب خارج شدی و رفتی و مرا خانمم به تنهایی برد بیمارستان و خدا بمن رحم کرد؟ چرا تا بیمارستان مرا همراهی نکردی رفیق؟ چرا از فردای آنروز تو غیب شدی؟ چرا با دانش به همه اینها و وجود مدارک و اسناد مرتب در رسانه ها شارالتان بازی راه می اندازی؟ دوست کودکی تو فاش ساخت چرا تو از جازیست بودن ناگهان بخاطر زن بودن خواهرت یکشیه شاعر شد؟ پرسش هشتم پس از اینکه انگلیس از لندن ترا به امریکا دیپورت کرد چرا رفتی مرتب در تلویزیون جناب آقای مقدم نشستی و زیر نام و عکس امام علی مرتب دروغ گفتی و شارالتان بازی در آوردی؟ پس از آنکه تلویزیون جناب آقای مقدم بخاطر تو بسته شد باز نزد آقای رفیعی ِ رفتی و ادا ی و من این آخرین حضورت را در نزد استاد جلیل مرتضوی دیدم و چون احترام خاصی برای این زورنالیست مه دیسک و نوار تکرار قدیمی و حرفه ای و روشندل و بینا دل قائل هستم گفتم پاسخ تورا بدهم تا ببینم آیا باز هم بهانه ای خواهی داشت؟ مسعود جان برای زدن تلنگری به ذهنت که گذشته را بیاد بیاوری چند سال پیش یکی از همین دوستان بچگیت و هم محلی های قدیمیت که االن خیلی دوستش داری اما چند سال پیش نداشتی در روزنامه ها نوشت و امضا کرد که ترانه های تو متعلق به خواهر نازنینت میباشد که در ایران است و چون بخاطر زن بودن از کودکی امکان عرضه آنرا نداشته است بتو میداده است و بهمین خاطر تو که سابق جازیست بود جاز را کنار گذاشتی و بخشی دیگر از ترانه های تو فاکسهای از ایران آمده کسانی است که خود توان انتشار ش را در میهن ندارند از جمله ترانه بچه های تخت جمشید که من شاعر ش را در کرج خوب میشناسم... و برای اثبات این امر به سبک سی ساله خودت از تو میخواهم که بیایی یجلو دوربین و مستقیم بدرخواست موضوعی که مردم انتخاب میکنند یک شعر بگویی؟ آیا میتوانی؟ آن ترانه معروف من اولین قربونی عیدای فطر کعبه تم را من دستنوشته شاعر اصلی ش را دارم که چون بدخط برایت فاکس شده بود تو اینگونه منتشر کردی و خواننده هم بدون توجه آنرا خواند که عید قربان چه ربطی به عید فطر دارد؟ تو که بچه مسلمون و خیابون فالن تهرون و اینا هستی که باید بهتر اینرا میفهمیدی؟ مسعود جان تو تا همین حد هم سواد نداری؟ این هم تقصیر من و دیگران است؟ فحاشی تو بمن برای من یک افتخار بزرگی است بدین رو چهار سال جوابت را ندادم پرسش نهم مسعود جان دوست قدیمی تازه مسلمان شده؟ شال فلسطینیت در امریکا کجا رفته است؟ من بارها بتو گفته ام که اگر اعتیادت را کنار نگذاری تو هر روز در دامی خواهی افتاد میدانم که هزینه اعتیاد بویزه اعتیاد تو بسیار باال میباشد و برای همین مشکل تو سی سال است که به همه تاختی و به همه توهین کردی تا به مرادت برسی و البته من بسیار خوشحال هستم که دشنامهایت به من نیز رسید و مرا نیز از دروغها و شارالتان بازیهایت دور نگذاشتی و این خود سعادتی است و من سپاس پروردگار را بجای می آورم چون شنیده بودم که سالیان سال در لس آنجلس میگفتند که تو سگ من هستی که بروی افراد می فرستم و با این کارنامه سه چهار ساله فحاشی هایت بمن جهانیان آگاه شدند که تو نمکدان سی ساله ما را نیز برای اعتیادت شکستی دیگر چه برایت مانده است؟ اال یک رزیمی که همه پلها را پشت سر خراب میکند که تو نه تنها پل و پله که یک دستمال هم برای آنها نیستی؟ فکر میکنی هستی؟ نیستی برادر؟مسعود جان به انسان معتادی که ناموسش را به مواد می فروشد نمیتوان اعتماد کرد پرسش دهم مسعود جان تو فقط به همین عکسها نگاه کن و خجالت بکش که نمیکشی و خیال نکن مردم نمی فهمند همان جریان سگ است که به تو میگفتند درباره ارتباطت با من و من انسانیت را به کمال رساندم و چهار سال سکوت کردم و پاسخت را ندادم تا اینکه مطمئن شدم که انسان معتاد همه چیزش را به مواد میفروشد و غیر قابل اعتماد است و تن به هر کاری میدهد هرگاه ارگانی و بخشی از رژیم ستمکار حاکم بر میهن بخواهد کسی را دراز کند یک لول پیش تو خواهند انداخت و افسانه تو ادامه دارد... اما... مسعود جان آیا آنگاه که خودت راجلو آیینه میبینی خجالت نمیکشی؟ مسعود امینی پاسخ بدهد آن جوان خوش تیپ که مامور خرید لوازم هواپیما از طرف سپاه بود و درپاریس با شما بود و پولهایی که از طرف آقای ه ی از تهران و آقای خامنه ای از لندن که )بی نسبت با مجتبی خامنه ای نیست( از طرف وزارت اطالعات ایران برایت میآمد رو چه حسابی بود؟ و آن آدمهای نامریی که ده هزار و بیست هزار دالر برایت با وسترن یونین در پاریس روان میکردند که بودند؟ و شرکت قالبی که با پاس آمریکایی برایت زدند چه کارهایی کرد؟ همان کارمندان وزارت اطالعاتی که تو با آنها هم خانه بودی و خوب از هویت آنها با خبر بودی و خوب پولهایشان را در پاریس خرج میکردی این عکسها را گرفته و این جوان را مامور خرید لوازم هواپیما برای سپاه معرفی کرده اند و خود تو شارالتان در پاریس خوشحال بودی که بلیتت برنده شده است و به پول رسیده ای؟ و حتی ترانه های که تو پولش را ده بار از خواننده ها و کمپانیها گرفته ای را به آنها فروختی؟ و امضا دادی تا در خدمتشان باشی؟ بعد از این همه هم آغوشی با یک رژیم تبهکار و منفور در جهان حاال پس از فرار از پاریس و دیپورت از انگلیس به آمریکا باز میگردی و زیر شعار یا علی ماهها که نه چهار سال مرتب از تلویزیون مرکزی و پس ار آن امید ایران و فالن و فالن میگویی اوشتا اوشتا و به فحاشیها و سخنان دیوانه وارت ادامه داده و قرشماربازی و شارالن بازی راه میاندازی؟ و روضه ننه من غریبم میخوانی؟ مسعود امینی به مردم بگو تو که صد دالر نداشتی دندانت را درست کنی هزینه سنگین اعتیادت را از کجا تامین میکنی؟ مگر خودت در پاریس بمن نگفتی تو در پرونده های قتل از جمله آقای حسین تکیه و نمیدانم چه دست داشتی؟ و هشت بار فقط به جرم تهدید کردن مردم به قتل بازداشت شده ای و مگر خودت نمیگفتی که در آمریکا زندان خانه دوم تو میباشد که کرایه خانه ندارد؟ و در زمان محمدرضا شاه بزرگ نیز بجرم حمل مواد مخدر به زندان رفته بودی؟ من در پاریس از همه کثافتکاریهای تو بیخبر بودم و سی سال از راه دور به تو کمک کردم و با کسانیکه از توشاکی بودند صحبت میکردم و مشکالتت را حل میکردم اما امروز دریافتم که به معتاد نباید نزدیک شد و امروز واقعا داریوش را با همه نقدهایی که قبال کرده ام ستایش میکنم که در ترک اعتیاد مردمم تالش میکند و مفتخرم که از بیست و پنج سال پیش با سرکار خانم آذر شیوا در پاریس گروه نجات هنرمندان معتاد را تشکیل دادیم که امروز کمتر اعتیادی در جامعه هنری ایران در خارج ازمیهن دیده میشود. مسعود امینی ما به پرسشهای چهارساله ات پاسخ دادیم حاال تو جواب این پرسشها را بده و بروجلو آیینه خودت را ببین و خجالت بکش نمک نشناس از کودکی شنیده بودم که به هرکسی میتوان اعتماد کرد اال به آدم معتاد که میهن و رفیق سهل است معتاد ناموس خودش را هم میفروشد کارنامه و بلند گویس ی ساله تو همین است و بس خجالت بکش چوب خدا صدا نخواهد داشت.

jeudi 29 janvier 2015

یک انسان یک جهان تلاش و نوپردازی استاد سیاوش اوستا

بیوگرافی و سرگذشت و زندگینامه سیاوش اوستا بزبان پارسی 
سیاوش اوستا کیست؟ سیاوش اوستا را بهتر بشناسیم
سياوش اوستا در مردادماه سال 6981 آريايي ميترايي در دامان بانو زهرا ميرزايي و در آغوش عباس عباسي در محله نوغان مشهد چشم به جهان گشوده است.

 در 16 سالگي رئيس سازمان دانش آموزان حزب مردم به دبير كلي ناصر عامري بوده است.

 در 17 سالگي نخستين كتابش «مسخره‌هاي شهر ما» منتشر شده است.
 وي شاگرد (تاريخ و فلسفه) استاد محمدتقي شريعتي و شيخ علي تهراني و در دو سال   نخـست انقلاب ، مشاور اين دو در امـور سيـاسـي بـوده اسـت ...    وي در 24 سـالگي  مجـبور به تـرك ميـهن ميشود و مدتي در لبنان و سوريه تحصيل نموده و پس از آن مقيـم پاريس ميشود.   
  
   « سياوش اوستا» پايه‌گذار و رئيس انجمن فرهنگي ايران وفرانسه، انستیتو اوستا و پرسیان سی ان ان و نشريات اتوال (فرانسوي)، شهر فرنگ، هما، كيهان جهاني در پاريس ميباشد. روانشادان «دكتر كوروش آريامنش» و «سياوش بشيري» از ياران و همكاران وي بودند... و از هنگامیکه او با ارایه پژوهشهای خود جهان را بسوی اندیشه های ایران باستان کشاند شخصیتهای بزرگی در هر سن و سالی و در هر شرایط خانوادگی و سیاسی به آیین اوستا که نه یک دین بلکه یک آیین برای زندگی بهتر در نیکی در پندار و گفتار و کردار است کشیده شدند و افراد بسیاری با خواندن نوشته های او توانستند کتابها و نوشته های بسیاری را در راستای نقد دین و خردگرایی آریایی بجهانیان بنمایانند
لیلا و علیرضا پهلوی نمونه ای از این پیوست اندیشه بودند بگونه ای که پرنسس لیلا در همه جا پیش از آنکه گذرنامه اش را بیرون بیاورد سالنامه پر افتخار هفت هزار ساله را نشان میداد و در هر سفر به پاریس با سیاوش اوستا دیدار داشت شهبانو فرح پهلوی در دومین سالگرد بزرگداشت پرنسس لیلا در تالار شهرداری 16از مشاور خود دکتر عبدالمجید مجیدی وزیر اقتصاد محمد رضا شاه خواست تا بنیادی را در پژوهش تاریخ هفت هزار ساله سازمان دهی کند تا آرمان لیلا ماندگار باشد
شاهزاده علیرضا پهلوی نیز از هنگام آشنایی با سیاوش اوستا مهر بزرگی به اندیشه کهن داشته و در همین زمینه تحصیل و پژوهش ها نمود و هزاران برگ در باره اندیشه و پیشینه ایران کهن نوشته بر جای نهاده و وصیت کرده بود تا پس از مرگ او را بسوزانند و خاکسترش را در دریای مازندران پراکنده کنند
    وي در 30 سالگي نخستين راديوي پارسي زبان مستقل «آواي ايران» (بدون وابستگي به هيچ دولتي) را در فرانسه پايه‌گذاري كرد و همو براي نخستين بار در تاريخ راديويي جهان ايراني به شنوندگان امكان داد تا مستقيماً روي آنت سخن بگويند. کاری که تا به امروز توسط رکثر تلویزیونهای رادیوئی تقلید میشود.از طریق همین رادیو سیاوش اوستا با طرح فلسفه ایرانگرایی و پارسی سخن گفتن و نام پارسی برگزیدن توانست جو جهانی تفکر انسان ایرانی را دیگر کرده و واژه ها و نامهای  زیبای پارسی را در جهان متداول سازد چون
درود برشما و بدرود و شادزی و مهربان یار و مهربانو و مهرورزی و همدردی آرام بخشانه و دهها کلمه دیگر که امروزه مورد استفاده میلیونها پارسی زبان است که شاید ندانند رواج دهنده اصلی سیاوش اوستا بود در شرایطی که جو زبان تازی و تفکر اسلامی آنچنان بر جامعه ایرانی تحمیل شده بود که حتی ایرانی اجازه نداشت فراتر از نامهای دوازه امام و محمد و فاطمه روی فرزندان خود بگذارد و
    شخصيتهاي فرانسوي بسياري نيز از سناتور، وزير و غيره ميهمان برنامه‌هاي راديويي سياوش اوستا بوده‌اند: سناتور هانري كاياوه پدر خردگرايي فرانسه، ژنرال هانري پاريس مشاور رئيس جمهوري فرانسه، پير ماريون رئيس سازمان اطلاعات و ضد جاسوسي فرانسه، فرانسواز اوستاليه وزير آموزش و پرورش فرانسه، رولان دوما وزير امور خارجه فرانسه، دانيل ژلن هنر پيشه، ژوزه بووه رئيس سنديكاي كشاورزان فرانسه و ...
در چندين مرحله سياوش اوستا زير پوشش حفاظتی نيروهای ويژه فرانسوی بوده است که بين سه تا چهار افسر کماندو با يک اتوموبيل ضدگلوله در اختيار وی بوده است.
اما هر بار سياوش اوستا از رهبران فرانسوی خواسته است تا بجای محافظ گماردن برای آزادگان از تروريستها بخواهند تا عملياتشان را در غرب متوقف کنند تا اينکه در سال
۱۹۹۷ در پی پيشنهاد سياوش اوستا به رهبران اروپا دولت محمد خاتمی با امضای پيمان نامه ها ئی متعهد شد تا از ورود تروريستها به غرب جلوگيری کند و در پی افشا گريهای ريشه ای سياوش اوستا حتی رئيس جمهور ايران تا آنجا پيش رفت که رسما اعلام نمود که وزارت اطلاعات ايران ايرانيان را به قتل ميرساند.
سیاوش اوستا تا چهل سالگی با نام شناسنامه ای حسن عباسی شهرت داشت اما در پی جعل یک شخصیت امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران و دکتر حسن عباسی خواندن او که نام اصلیش یدالله قزوینی بوده و از فرماندهان سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین و آموزش دهنده ی حزب الله لبنان (بر اساس اعترافات خودش که در یو توب موجود است) و مشاور سید علی خامنه ای و ازتئوریسنهای نظام بوده است سیاوش اوستا  این نام را برای خودش برگزید بویژه از سال ۱۹۹۵ با نوشتن کتاب خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد که در آن کتاب اهورامزدا را در خواب می بیند و همو وی را بجای حسن و یا دیوید عباسی  سیاوش اوستا میخواندhttp://youtu.be/YC3yuwcMMQA
جریان دکتر حسن عباسی قلابی را در لینک بالا ببینید
شایان یاد آوریست که برنامه های رادیو و تلویزیونی و مقالات و نوشته های پراکنده و کتابهای سیاوش اوستا بزبانهای مختلف بویژه کتاب من با خدا رقصیدم که در بر گیرنده چند اثر جنجالی اوست و برنامه های رادیو و تلویزیوی وی تاثیر بسزائی در گسترش خداشناسی درست و خرد گرا در افکار انسانهای متفاوتی داشته است که این تاثیر گزاری در کارهای هنرمندان و نویسندگان و شعرای بسیاری هویدا میباشد و در پی زایشهای نسلهای مختلف طی سی و پنج سال گذشته بسیاری از سخنان و نوپردازیهای سیاوش اوستا را نقل کرده و میکنند بدون اینکه بدانند ریشه همه آنها برخاسته از اندیشه و تفکر سیاوش اوستا میباشد سياوش اوستا از 37 سالگي با اينترنت آشنا شده و تلاشهاي فرهنگي، سياسي خود را از اين طريق در سراسر جهان دنبال نموده، وي با گشايش آموزشگاه اينترنت در پاريس از نخستين ايرانياني بود كه شخصيتها و هموطنان بسياري را در سراسر جهان با پديده اينترنت آشنا نمود...
   
سیاوش اوستا رهبر جهانی نو زرتشتی ها میباشد که در سراسر جهان و ایران از طریق سایت زرتشت دات اف آر میلیونها پیوسته دارد.
رضا شاه بزرگ و محمد رضا شاه و شهبانو فرح پهلوی که توجه ویژه ای به اندیشه کهن و آیین باستان داشتند تلاشهای گسترده ای در این راه انجام داده و در سال 1962 در پاریس نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران به سرپرستی محمد رضا شاه و ژنرال شارل دوگل برگزار شد و شهبانو فرمان گفتگوی تمدنها را در جهت بازشناسی تمدن هزاران ساله ایران داد دو فرزند دلیر و سلحشور پادشاه و شهبانوhttp://youtu.be/Joem_tuZRFY



پرنسس لیلا پهلوی بسان برادرش علیرضا پهلوی از رهروان اوستا و زرتشتی بود
هر دو نازنین جانبازان راه آزادی و سربلندی ایران اهورایی بودند
پس از مراسم لیلا پهلوی و جانبازی او خانواده پهلوی عزت و احترام از دست داده خود را بازیافتند
از انقلاب سیاه اسلامی تا جانبازی لیلا پهلوی جو جهانی و ایرانیان جهان تحت تاثیر تبلیغات اسلامگراها و حزب توده و نیروهای چپ بسیار ضد خانواده پهلوی بود بگونه ایکه خانم دیبا و شهبانو و رضا پهلوی نمیتوانستند در مجامع یا در میان ایرانیان ظاهر شوند زیرا با خشم و خشونت و بی ادبی مواجه میشدند و بگفته خودشان اگر در برابر ده ایرانی قرار میگرفتند شش نفر مخالف بوده و اهانت میکردند و دو نفر اگر موافق بودند انتقاد از کم کاری سیاسی میکرند و یک نفر هاج و ماج میماند و نفر دهم احیانا لبخندی میزد


اما از هنگام مراسم لیلا پهلوی که در گورستان پاسی پاریس در میدان تروکادرو تو سط دوربینهای تلویزیون مهر و با کارگردانی استاد سیاوش اوستا با شکوه و تبلیغات بی نظیری برگزار شد و بیش از هزار نفر بخاطر تبلیغات رادیو و تلویزیونی استاد سیاوش اوستا و میبدی در گورستان حاضر شدند و در پایان شهبانو با همه دست داد و فیلم برداری شد و پخش شد و از این برخورد نزدیک هم شهبانو و هم مردم شاد شدند و از انروز روز تازه ای برای خانواده پهلوی اغاز شد تا از با مردم بودن لذت ببرند و یاد گذشته را برای خود زنده کنند از همان دوران شاهزاده علیرضا پهلوی نیز با استاد سیاوش اوستا نزدیک تر شده و پس از چندی با تحصیل و مطالعه و پژوهش به یک خردمند بزرگ و پیام آور خرد تبدیل شد و پژوهشهای فراوان در تاریخ کهن و اندیشه اهورایی کرد و وصیت کرد تا پس از مرگ او را بسوزانند هر چند بوصیت لیلا پهلوی عمل نشد اما شاهزاده علیرضا پهلوی بخواست خودش سوزانده شد
استاد سیاوش اوستا و آقای اردشیر زاهدی سخنان ضبط شده فراوانی از شاهزاده علیرضا پهلوی در اختیار دارد که بخواست شهبانو از پخش آنها خود داری میکند اما بزودی آثار نوشتاری شاهزاده علیرضا پهلوی توسط شهبانو منتشر خواهد شد
شهبانو در دومین سالگرد یادواره پرنسس لیلا پهلوی از دکتر عبدالمجید مجیدی خواست تا بنیادی را بیاد لیلا در رابطه با پژوهش در تاریخ هفت هزار ساله مدیریت و سازماندهی کند
روانشاد احمد رضایی را کشتند چون نو زرتشتی و پیرو اوستا بود بسان مصطفی غنییان و محسن روح الامینی و دیگران چون محمد روحانی فرزند رییس جمهور حسن روحانی منوجهر فریدون که در مخالفت با اسلام با کلت کمری پدرش خود را کشت
  نمایشنامه رستمی دیگر اسفندیاری دیگر در اروپا کانادا آمریکا این نمایشنامه که توسط استاد سیاوش اوستا تهیه شده و در سراسر اروپا و کانادا بروی صحنه رفت شاهکاری بود که هیچ نظامی تا کنون نتوانسته است بسان آنرا اجرا کند بیست هنرمند مشهور و کاری پرخرج از سویی فقط همین کار برترین و بهترین کاری بود که بهروز وثوقی طی سی و پنج سال تبعید با افتخار در آن بازی کرد زیرا کارهای دیگر انجام شده توسط این هنرمند یا کوچک و ناچیز بوده است و یا کارهایی برای خراب کردن این هنرمند محبوب بوده است از جمله دلقک کردن او در نمایش عشق و ماهواره و یا فیلم فصل کرگدن که صد نفر هم آنرا تا پایان ندیدند و
امروزه پس از گذشت سی و پنج سال شاید همه مردم ندانند که بسیاری از اندیشه ها و زیبایی های ایران کهن و هفت هزار ساله یادگار استاد سیاوش اوستا است که برای این زمان و دوران ایشان آنها را از تاریخ بیرون کشیده و مورد بهره برداری قرار داد چون بسیاری از جشنهای میهنی مهرگان و یلدا و سیزده بدر و نوروز و زاد روز زرتشت و زنده کردن  واژه های پارسی که در انبوه واژه های تازی گم شده بود چون درود برشما چون مهربان یار چون مهرورزی نموده و با مهر شما و با مهر یزدان پاک و بخشنودی اهورامزدا و سپاس از مهر شما و حتی رایج نمودن نشان فروهر با نهادن آن در جشنهای ملی میهنی در سالنهای بزرگ جهان و ساخت سنجاق سینه و آویزه و
و اوستا گرایی و تکیه بر تاریخ هفت هزار ساله و گزیدن نامهی زیبای پارسی و دیگر کردن نامها و دهها مورد دیگر
بسیاری از این موارد از کشفیات سیاوش اوستا نبود بلکه در تاریخ و فرهنگ ما وجود داشت اما در سیل و زلزله تفکر تازی گم شده بود و او سیاوش اوستا بود که با امکانات گسترده رادیو و تلویزیونی و نشریات و رایانه و غیره اینها را جهانی کرده و به پدران ما و خود ما شناساند و نسلهای بهره ور امروزی شاید اگاهی به مبتکر و پایه گذار آن در این دوران نداشته باشند
پس از پایان دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی استاد سیاوش اوستا طی گفتگوهای رادیویی با آقای مانوک خدابخشیان و میبدی پیشنهار برگزاری یک کنگره بزرگ برای آشتی ملی و استقرار حکومتی لاییک را ارایه کرده و از شهبانو و مسعود رجوی خواست تا زیر نظر سازمان ملل به ایران رفته و در انتخابات شرکتسند کیهان لندن
 شهبانو این امر را به شوخی گرفت اما از استاد سیاوش اوستا سپاسگزاری کرده و طی مصاحبه ای با مجله فرانسوی پوئن دو وو گفت که اگر راه ایران باز شود ایشان با نام فرح دیبا به ایران خواهد رفت ولی مسعود رجوی قبول کرد تا مریم رجوی با نظارت سازمان ملل در انتخاباتی آزاد در ایران شرکت کند
در همین هنگام در پی درخواست مردم استاد سیاوش اوستا با طرح ده ماده ای خواستار یک نظام مدنی و سکولار و لاییک شده و برای نخستین بار نام محمد خاتمی و افراد دیگری را از داخل و خارج برای شرکت در انتخابات ایرا مطرح کرد
یعنی هنگام طرح نام خاتمی حتی خود وی هیچ تصمیمی برای نامزد شدن نداشت
 

یعنی مشخصا استاد سیاوش اوستا ریاست جمهوری انتصابی خاتمی و احمدی نژاد و روحانی را پیشاپیش پیش بینی کرد
استاد سیاوش اوستا از سال 1986 برگزاری جشن سیزده بدر را در جزیزه مشهور جنگل بولون در پاریس رایج کرده و همه ساله هزاران نفر از ایرانیان برای سپری کردن سیزده به این مکان با شکوه میروند  طی سی و پنج سال گذشته سیاوش اوستا با برگزاری جشنها و فستیوالهای هنری بسیار آیین های کهن ایرانی که نه تنها از یادها رفته بود که از تقویم های جمهوری اسلامی نیز حذف شده بود را زنده کرد و نوروز و سیزده بدر و یلدا و سده و مهرگان و یادروز زرتشت و کوروش و دیگر بزرگان سرزمین اهورایی را بزرگ داشته و وارد تقویم ایرانی آریایی کردhttp://aria7000.org
سیاوش اوتا در جشن سال دوهزار پاریس نخستین گروه موسیقی دوشیزگان آریایی را با نام  مهرورزان  پدید آورد
http://youtu.be/RcxLayyfspE
 سیاوش اوستا همه این تلاشهای فرهنگی را با هزینه خود و دسترنج تلاش خانواده محترمش آرش اوستا علی عباسی و احسان و خواهرش خانم سارا و دخترش شیوا انجام داده و هر گز از هیچ شخص و گروه و سازمان و تشکیلاتی کمکی نه درخواست کرد و نه دریافت کرده است بهمین رو ایشان همواره مورد احترام وسپاس شخصیتهای بزرگ جهان بوده است بقول فریدون فرخزاد اگر سیاوش اوستا یک دلار از کشوری میگرفت و نوکر و حقوق بگیر یک کشور و گروهی بود هر گز نمیتوانست پیشنهادات بزرگی را برای سربلندی ایران و ایرانی به رهبران جهان بدهد و همه آنها با احترام از ایشان استقبال کنند استاد شجاع الدین شفا نیز فرموده بود که حسن عباسی کارهایی برای ایرانیانی که سالیان سال حقوق بگیر بیگانگان بودع است انجام داده است که روسای آنها نتوانسته اند انجام بدهند

در این مصاحبه سیاوش اوستا به جوزه بووه پیشنهاد میکند که در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شرکت کند و چهار سال بعد عمل میکند و امروز نماینده فرانسه در اروپا میباشد
لیلا پهلوی بسان برادرش علیرضا پهلوی از رهروان اوستایی و زرتشتی بود
هر دو نازنین جانبازان راه آزادی و سربلندی ایران اهورایی بودند
پس از مراسم لیلا پهلوی و جانبازی او خانواده پهلوی عزت و احترام از دست داده خود را بازیافتند
از انقلاب سیاه اسلامی تا جانبازی لیلا پهلوی جو جهانی و ایرانیان جهان تحت تاثیر تبلیغات اسلامگراها و حزب توده و نیروهای چپ بسیار ضد خانواده پهلوی بود بگونه ایکه خانم دیبا و شهبانو و رضا پهلوی نمیتوانستند در مجامع یا در میان ایرانیان ظاهر شوند زیرا با خشم و خشونت و بی ادبی مواجه میشدند و بگفته خودشان اگر در برابر ده ایرانی قرار میگرفتند شش نفر مخالف بوده و اهانت میکردند و دو نفر اگر موافق بودند انتقاد از کم کاری سیاسی میکرند و یک نفر هاج و ماج میماند و نفر دهم احیانا لبخندی میزد
اما از هنگام مراسم لیلا پهلوی که در گورستان پاسی پاریس در میدان تروکادرو تو سط دوربینهای تلویزیون مهر و با کارگردانی استاد سیاوش اوستا با شکوه و تبلیغات بی نظیری برگزار شد و بیش از هزار نفر بخاطر تبلیغات رادیو و تلویزیونی استاد سیاوش اوستا و میبدی در گورستان حاضر شدند و در پایان شهبانو با همه دست داد و فیلم برداری شد و پخش شد و از این برخورد نزدیک هم شهبانو و هم مردم شاد شدند و از انروز روز تازه ای برای خانواده پهلوی اغاز شد تا از با مردم بودن لذت ببرند و یاد گذشته را برای خود زنده کنند از همان دوران شاهزاده علیرضا پهلوی نیز با استاد سیاوش اوستا نزدیک تر شده و پس از چندی با تحصیل و مطالعه و پژوهش به یک خردمند بزرگ و پیام آور خرد تبدیل شد و پژوهشهای فراوان در تاریخ کهن و اندیشه اهورایی کرد و وصیت کرد تا پس از مرگ او را بسوزانند هر چند بوصیت لیلا پهلوی عمل نشد اما شاهزاده علیرضا پهلوی بخواست خودش سوزانده شد
استاد سیاوش اوستا و آقای اردشیر زاهدی سخنان ضبط شده فراوانی از شاهزاده علیرضا پهلوی در اختیار دارد که بخواست شهبانو از پخش آنها خود داری میکند اما بزودی آثار نوشتاری شاهزاده علیرضا پهلوی توسط شهبانو منتشر خواهد شد
شهبانو در دومین سالگرد یادواره پرنسس لیلا پهلوی از دکتر عبدالمجید مجیدی خواست تا بنیادی را بیاد لیلا در رابطه با پژوهش در تاریخ هفت هزار ساله مدیریت و سازماندهی کند
استاد پرویز صیاد از نوپرداریهای سیاوش اوستا میگوید


امروزه پس از گذشت سی و پنج سال شاید همه مردم ندانند که بسیاری از اندیشه ها و زیبایی های ایران کهن و هفت هزار ساله یادگار استاد سیاوش اوستا است که برای این زمان و دوران ایشان آنها را از تاریخ بیرون کشیده و مورد بهره برداری قرار داد چون بسیاری از جشنهای میهنی مهرگان و یلدا و سیزده بدر و نوروز و زاد روز زرتشت و زنده کردن  واژه های پارسی که در انبوه واژه های تازی گم شده بود چون درود برشما چون مهربان یار چون مهرورزی نموده و با مهر شما و با مهر یزدان پاک و بخشنودی اهورامزدا و سپاس از مهر شما و حتی نشان فروهر و اوستا گرایی و تکیه بر تاریخ هفت هزار ساله و گزیدن نامهی زیبای پارسی و دیگر کردن نامها و دهها مورد دیگر
بسیاری از این موارد از کشفیات سیاوش اوستا نبود بلکه در تاریخ و فرهنگ ما وجود داشت اما در سیل و زلزله تفکر تازی گم شده بود و او سیاوش اوستا بود که با امکانات گسترده رادیو و تلویزیونی و نشریات و رایانه و غیره اینها را جهانی کرده و به پدران ما و خود ما شناساند و نسلهای بهره ور امروزی شاید اگاهی به مبتکر و پایه گذار آن در این دوران نداشته باشند
در بازی جام جهانی 98 استاد سیاوش اوستا و یارانش نقش موثری در شناساندن فرهنگ هفت هزار ساله میترایی داشتند از میان یاران همراه شادروان فرزین که ترانه قهرمانان را به پشتیبانی استاد سیاوش اوستا اجرا کرد استاد سیاوش اوستا یکماه پیش از مسابقات طی مقاله ای پیروزی ایران بر امریکا را پیش بینی کرده بود

در این ویدیو داریوش به استاد سیاوش اوستا وعده میدهد تا مقیم پاریس شود دهسال بعد داریوش به پاریس آمده و پاریسی شد و فرزند دومش از خانم ونوس در پاریس بدنیا آمد


آنجا که استاد سیاوش اوستا با نام دکتر جمشید فردوسی پور سالها از امکانات رسانه ای دشمن بنفع مردم بهره برده و سخنها گفت که شجاعت و گستاخی برنامه سازان بزرگی چون روانشاد رضا صفدری قابل ستایش است  در این ویدیو استاد سیاوش اوستا کمند سلیمانی هنرپیشه ایرانی را رهبر انقلاب میخواند در سرزمینی مه 24 ساعت خمینی و خامنه ای  را با چه آب و تابی رهبر انقلای میدانند و میخوانند
سیاوش اوستا به پاس تلاشهای علمی و هنری و فرهنگی خود بارها و بارها مفتخر به دریافت نشانها و جوایری از آکادمی های معتبر شده است

شخصیتهای ایران و جهان بارها و بارها تلاشها و قلم سیاوش اوستا را ستوده اند آقای نیکولا سرکوزی رییس جمهور فرانسه در ستایش از قلم او نوشته است
آقای زان لویی دوبره رییس پارلمان فرانسه و رییس شورای حکومتی این کشود با سه رنگ پرچم فرانسه نوشته است زنده باد سیاوش اوستا  دیود عباسی   زنده باد جمهوری

شبکه جهانبی الجزیره که پر بیننده ترین کانال تلویزیونی عربی میباشد گزارشی یکساعته از تلاشهای سیاوش اوستا تهیه کرد که بگفته ای بین نیم تا یک میلیون دلار هزینه داشت  در این گزارش تحول فکری ایرانیان و توجهشان به آیین اوستا و زرتشت توجه شده است

آنچه درباره استاد سیاوش اوستا نوشته اند بسیار است
در اینجا بخشی کوتاه از نگاهتان میگذرد
پدیده ای بنام سیاوش اوستا
موارد کوتاه و بلند بسیاری در شبکه های اجتماعی توسط مردم نوشته شده است که بخشی از ان در اینجا نقل میشود
نفوذ در اندیشه ها و افراد
نوپردازی ها و نو آوریها
خلاقیتهای فراگیر و خردگرا
رقابتها و حسادتها پیرامون فردی که از پائین ترین منطقه زیستی مشهد برخاست و چهره ای چهانی و نوپرداز و تحول آفرین شد
بی آنکه بدانیم بسیاری از افکار و اندیشه های متداول طی سی سال گذشته توسط او ابداع و  رایج و مردمی شده است از همان روزهای نخست انقلاب که نشریه ارشاد را منتشر میکرد همه میگفتند که به تنهائی همه کارها را انجام میدهد و تا به امروز تلاشهای چشمگیر و پر سر و صدا و جنجالی او هرگز یک سازمان و یا حزب و تشکیلات موجود در روی صحنه وابسته به او به چشم نخورده است. هر چند بگفته نویسنده و برنامه ساز برجسته تلویزیون اندیشه آقای سهراب اخوان
  تلاشهای او فراتر از تلاشها و قدرت یک دولت بوده است.استاد سیاوش اوستا بارها نوشته و تاکید کرده است که آقای خامنه ای و آقای رفسنجانی دو روی یک سکه هستند که برای ایران و جهان نقش پلیس خوب و بد را بازی میکنند  اینجا کلیک کنید

نفوذ و تأثیرگذاری بر افراد

سیاوش اوستا اوستا از نادر کسانی بوده که کمتر با توپ رقیب و دشمن بازی کرده است، بلکه او همیشه توپ در بازی انداخته است. از همان روزهای نخست جایگزین شدن نظام اسلامی بجای سیستم پادشاهی، وی نقش تعیین کننده ای در تصمیم گیریهای شخصیتهای برجسته کشور داشت. 

استاد محمدتقی شریعتی، استاد علی تهرانی، آیت الله کاظم مرعشی، آیت الله حسن قمی، آیت الله لاهوتی و ...
چنانچه در همان سی سال پیش شایع بود که اکثر اعلامیه های تند استاد محمدتقی شریعتی و یا استاد علی تهرانی را یا سیاوش اوستا مینوشته  و یا به تحریک و تشویق او نوشته میشد.  

وی نخستین و آخرین سخنرانی نوه خمینی را در مسجد گوهرشاد مشهد نیز سازمان داد که در همان سالها حسین خمینی بعنوان نوه امام، نخستین کسی بود که از عملکرد رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد. 
در راستای برگزاری سخنرانیهای بزرگ در استادیوم ورزشی مهران مشهد، مسجد گوهرشاد و سالن کانون نشر حقایق اسلامی، سیاوش اوستا اجتماعات چندهزار نفره ای را با دکتر حبیب الله پیمان، مجتهد شبستری، حسن لاهوتی، حسین خمینی، استاد شریعتی، استاد تهرانی و طاهر احمد زاده، در هنگامه ایکه بیست و یک سال داشت سازمان داد. 

 آخرین این برنامه ها در سال 
۱۳۵۹ بود که در سالن کانون نشر حقایق در کوچه مخابرات مشهد [در چهار قدمی دفتر شقایق] با حضور استاد شریعتی، استاد تهرانی و طاهر احمدزاده را سازماندهی کرده بود که آیت الله خامنه ای از تهران به مشهد آمده و طی یک سخنرانی در مسجد گوهرشاد مشهد مردم را تشویق به حمله به سخنرانیها در کانون نشر حقایق کرد و حزب اللهی ها با هجوم به سالن و شکستن کلیه صندلیها و دستگاههای صوتی و تصویری مانع سخنرانی استاد شریعتی شدند.
در پی این هجوم سیاوش اوستا طی تسلیم شکایتی به دادگاه مشهد از آقایان عباس واعظ طبسی و سید علی خامنه ای شکایت کرده و حدود دویست و بیست نفر در دادگاه حاضر شده و به نفع ادعاهای سیاوش اوستا شهادت دادند که خانم بدری حسینی خامنه ای خواهر آیت الله خامنه ای که بعدها به عراق پناهنده شد و اینک در ایران زندگی میکند نیز در میان گواهان بر علیه آقایان طبسی و خامنه ای بود.
بعدها در بازجوئیها و یا گفتگوهائی هائی که با استاد شریعتی و استاد علی تهرانی شده بود، روی تأثیر گذار بودن سیاوش اوستا در تصمیماتشان در عیب جوئی و نقد نظام اسلامی تأکید شده بود.    
نشریه ارشاد به پاسخوری سیاوش اوستا نیز که از فردای بیست و دوم بهمن ماه کار خود را آغاز کرده بود، در کمتر از یکسال پس از انتشار توسط دادستانی انقلاب توقیف شد و این نخستین روزنامه ای بود که در جمهوری اسلامی توقیف میشد.
چند هفته پس از پیروزی انقلاب، سیاوش اوستا بهمراه چهل نفر با یک اتوبوس از مشهد به قم برای دیدن خمینی رفت و کتاب اسلام منهای روحانیت را در همین دیدار شخصا به آقای خمینی داد. آیت الله کاظم مرعشی و دهها نفر از جوانانی که امروزه یا کشته شده اند و یا مصدر مشاغل بالائی در نظام هستند در میان این افراد بودند.

در این دیدار سیاوش اوستا بر خلاف میل سید احمد خمینی که مدعی بود پدرش خواب است، به اندرونی خمینی رفته و وی را در برابر اتوبوس از مشهد آمده حاضر نموده  و همانجا از اسلام منهای روحانیت نیز سخن گفت.
فردای آنروز آقای خمینی طی یک سخنرانی در فیضیه قم به نظریه اسلام منهای روحانیت حمله کرده و برای نخستین بار با دفاع از مجلسی ها و نقد ملیون و مصدق، مبلغان اسلام منهای روحانیت را یا منحرف و یا نادان دانسته و گفت اگر از اسلام روحانیت را بگیریم هیچ از آن باقی نخواهد ماند.
در همان هنگامه بود که سیاوش اوستا به این نتیجه رسید تا نظریه اعتراض آرام به اسلام را با شعار پروتستانیزم بدهد، هر چند علی شریعتی با طرح پروتستانیزم اسلامی هدفش دفاع از نوعی اسلام سیاسی ولایت فقیه گونه بود، اما سیاوش اوستا کلا اسلام سیاسی و سیاسی کردن دین را رد کرده و پروتستانیزم را اعتراض به اسلام سیاسی دانست! 

در بامداد هفتم تیرماه 
۱۳۶۰ که حزب جمهوری اسلامی منفجر شده بود، سیاوش اوستا شهر مشهد را دعوت به تعطیل عمومی کرد و با گرفتن دستخط آیت الله حسن قمی و توافق شهردار وقت آقای حسینی مهر و فروشگاههای بزرگ شهر، مشهد را به اعتصاب عمومی کشانده و مردم از چهارراه خسروی به سوی میدان شهدا بعنوان اعتراض به انحصارطلبی های روحانیت تظاهرات کردند، اما پس از چند ساعت در پی رعب و وحشت آفرینی یک گروه موتورسوار که روی مغازه های بسته شهر مینوشتند «مرگ بر ضد ولایت فقیه» توانستند دریای انسانهای معترض را پراکنده کنند و دکانداران شهر نیز از ترس غات دکانهایشان، مغازه های خود را باز کردند. 

از فردای آنروز که جو پلیسی [پاسداری] شدیدی در مشهد و کل ایران برقرار شده بود، سیاوش اوستا به زندگی مخفی روی آورد.
پاسداران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به دفتر شقایق که به ارشاد تغییر نام یافته و هتل قدس، و خانه سیاوش اوستا در مشهد حمله کرده و ...
در  .... خرداد ماه 
۱۳۶۱ طی یک برنامه سازماندهی شده توسط موسوی قوچانی مسئول نظامی کمیته مشهد، پدر سیاوش اوستا کشته شد. 

نفوذ و تأثیرگذاری سیاوش اوستا بر روی شخصیتهای ایرانی از کادر میهنی او خارج شده بود و در پی خارج شدن وی از ایران در دیگر نقاط جهان در راستای منافع ملی، تاریخی و فرهنگی ایران دنبال شد.
وی از هنگامه استقرار در پاریس در مرحله نخست به معرفی فرهنگ و اندیشه و تمدن ایران پرداخته و با گرامیداشت جشنهای ایرانی که توسط نظام اسلامی به فراموشی سپرده شده بود، تلاشهایش را در پاریس دنبال کرد و هر سال دهها جشن و فستیوال هنری برگزار میکرد. همزمان از سال 
۱۹۸۵ نخستین رادیوی مستقل پارسی زبان را بنام آوای ایران و یا خورشید شرق سازمان داد که برنامه های کوتاه هفتگی این رادیو نقش مهم و اساسی را در راستای خردورزی کشاندن ایرانیان مقیم پاریس داشت.    
با در نظر داشتن اینکه در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ پاریس اقامتگاه و یا پل تمامی کسانی بود که از ایران خارج میشدند. بدین طرح اندیشه های باستانگرائی، خردگرا و لائیک سیاوش اوستا، مسیر فکری بسیاری را دیگرگون کرد. بگونه ایکه حتی یکی دو روحانی مقیم پاریس که یادگاران دوران محمدرضاشاه بودند نیز برگزاری مراسم مذهبی را کنار گذاشتند که پرداختن به این مسئله مجالی دیگر میخواهد.

پس از انتشار کتاب از میترا تا محمد که در آن سیاوش اوستا تلاش کرده بود تا اندیشه ها و فلسفه های خردگرای ایرانی  تا ورود خصمانه اسلام به ایران را ترسیم کند، کتاب دینداری و خردگرائی را منتشر کرد.
زمینه طرح مسئله خردگرائی  در سالهای 
۱۹۸۰ نه تنها در ایران که در خارج از کشور تضعیف بود که حتی بسیارانی خردگرائی را خرگرائی میخواندند!! حال اینها همه جدا از آنچه بود که برخی درود گفتن های سیلوش اوستا و یا مهربانی و مهرورزی و مهربان یاری او را با لبخند نگاه میکردند! بگفته شاعر و چکامه سرای توانا و آزاده آقای مسعود امینی که بارها در برنامه های تلویزیونیش گفته است    اینک لبخندهای دو سه دهه پیش آنچنان چهانگیر شده است که مردم ایران و برنامه سازان رادیو و تلویزیونی را وادار به استفاده آنها میکنند. 

سیاوش اوستا در اواخر دهه 
۱۹۸۰ با باور به زدن پل به ایران در راستای شکستن جو اختناق گفتگوهای رادیوئی خود را با شخصیتهای داخل ایران آغاز کرد و این در شرایطی بود که شورای امنیت ملی هرگونه گفتگوی رسانهای مسئولان شاغل، بازنشسته و یا بیکار را از انجام آن منع کرده بود! مهندس مهدی بازرگان، داریوش فروهر، دکتر ابراهیم یزدی، مهدوی کنی، فلاحیان، خواهر علی خامنه ای از جمله کسانی بودند  که سیاوش اوستا توانست از پاریس تا تهران با آنها به گفتگو بنیشند... بگونه ایکه مهندس بازرگان در گفتگو با وی، وصیت تاریخی خود را کرده و کسیکه بیش از پنجاه سال برای اسلام سیاسی مبارزه کرده بود مدعی شد که اشتباه کرده و صریحا به سیاوش اوستا میگوید که اسلام نیامده به ما درس حکومت و سیاست و خانه سازی و مدیریت و آشپزی بدهد... 

انتشار کتاب پول خون توسط آری بن مناشه مشاور امنیتی اسحاق شامیر نخست وزیر اسرائیل که واسطه اصلی فروش اسلحه در هشت سال جنگ به ایران بود و گفتگوی سیاوش اوستا با وی، طوفانی دیگر در میان پایوران نظام اسلامی بوجود آورد، بگونه ایکه سیاوش اوستا کتاب آری بن مناشه را که توسط  دکتر مسعود انصاری به پارسی برگردانده شده بود را برای موسوی خوئینی ها که روزنامه سلام را منتشر میکرد و چند روحانی دیگر به تهران فرستاده و طی ضمیمه کردن یادداشتی، از آنها پرسید چقدر از این میلیونها دلار را شماها به جیب زده اید!!
 

طرح اطلاعات و ادعاهای آری بن مناشه در ایران موجب شد تا افرادی چون موسوی خوئینی ها که رهبر گروه گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران را بعهده داشته بود، اما از بده بستانهای چندمیلیون دلاری بیخبر بود ایمانش نسبت به انقلاب و رهبران سست شود و در ماهها و سالهای آینده سلام خوئینی ها و عبدالله نوری ها نیز در کتاب محتشمی پور و هادی خامنه ای مجبور به موضع گیریهای هر چند مقطعی علیه نظام اسلامی بشوند. تا به روز هجدهم تیر ماه 
۱۳۷۸   
بگفته اکثر محققین و پژوهشگران آگاه و خرگرا   بسیاری از فرهیختگان و خردمندان امروزی که اسلام را به نقد کشیده اند در سالهای گذشته از مومنین و مسلمانان پایبند و مقید بودند که نشانه های صوتی سیمائی و کتبی از آنها موجود است از جمله میتوان از ستار سلیمی که به آله دالفک مشهور است و یا فرهیخته بزرگ استاد فرود فولادوند (فتح الله منوچهری)و نویسنده توانا ومیهن دوست سیاوش بشیری و اسماعیل پوروالی و تراب سلطانپور و۰۰۰  یاد کرد که تا پیش از آشنائی با سیاوش اوستا ویا دکتر کورش آریا منش اینها به اسلام شدیدا پایبند بوده و بهمین دلیل قرآن را بخوبی میخواندند و تا پیش از سال دوهزار ( 5 سال پس انتشار کتاب خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد و 15 سال پس قرآن سرود ه ای بسبک پارسی و دیندار و خردگرائی و   سال پس  از میترا تامحمد) هیچ مطلب و نوشته ای چه کوتاه و چه بلند در نقد اسلام از آنها دیده نمیشود
شخصیتهای بزرگ ایران و جهان کارهای سیاوش اوستا را ستوده اند که مجموعه ای از گفتار آنها رامیتوان  در ویکی پدیا و دیگر پایگاههای رایانه ای یافت. روسای جمهور فرانسه از فرانسوا میتران و ژاک شیراک و نیکولا سرکوزی تا فرانسوا هلند  و دیگر سناتورها و وزرا و شخصیتها ازنوشته های خردمندانه وی تجلیل کرده اند.
بسیاری شاید ندانند که ریشه که بوده است؟

سیاوش اوستا در آفرینش بسیاری از رویدادهای  جهانی نقشی مثبت و موثر داشته ات از جمله در آفرینش بها عربی
آقای احمد بن نور وزیر امنیت و مشاور حبیب بورقیبه پایه گزار تو نس مدرن  از دوستان سیاوش اوستا ست و بیش از بیست سال است که بعنوان تبعیدی در پاریس و نزدیکی دفتر سیاوش اوستا زندگی میکرد
سیاوش اوستا بارها از ایشان دعوت به مصاحبه میکرد و ایشان با اینکه بخشی از اپوزیسیون تونس را پنهانی هدایت میکرد اما علنا علیه نظام زین العابدین بن علی تلاشی نمیکرد تا اینکه در نوامبر 2010 پس از بازگشت سیاوش اوستا از امریکا به آقای احمد بن نور پیشنهاد مصاحبه تلویزیونی داده و ایشان پذیرفت و برای نخستین بار یک شخصیت نزدیک به حبیب بورقیبه انتقادات شدیدی را متوجه بن علی دانست و پس از پخش این مصاحبه تاثیر بسیار زیادی روی قشر روشنفکر و مردم تونس داشت که دو ماه بعد یک دستفروش تونسی با سوزاندن خودش آتش انقلاب تونس و دیگر کشورهای عربی را شعله ور کرد
بسیار از تونسیها حتی رییس جمهور کنونی و دیگران مصاحبه احمد بن نور را با سیاوش اوستا از اصلیترین عوامل و اسباب آفرینش بهار عربی دانسته اند برنامه های زیر که پیش و پس از انقلاب تونس اجرا شده است برترین گواه میباشد
این گفتگوها پس از انقلا تونس صورت گرفته است
در رابطه با افغانستان و نبرد با طالبان سیاوش اوستا نقش موثری در اتحاد نیروهای مختلف در اروپا داشت
و آنگاه که احمد شاه مسعود در دره پنجشیر بسان شیری دربرابر بنیادگرایان پایداری میکرد و سفارت پاریس در دست او بود و آقای محراب الدین مستان سفیر افانستان بود جلسات مختلفی در دفتر شانزه لیزه برگزار و همه گروههای ضد طالبان متحد شدند و در آوریل سال بعد از احمد شاه مسعود در پاریس استقبال شد و زمینه ک پشتیبانی اروپایی فراهم آمده بود که با کشتن شیر پنجشیر بازی رنگ دیگری گرفت
با رمضان بشر دوست
با محراب الدین مستان و اطلاعات مهم در رابطهبا ترور احمد شاه مسعود
جنبش 18 تیر و نقش مهم پیام رسانی سیاوش اوستا
جنبش 18 تیر که گستاخی و شجاعت دانشجویان میهن و رهبری مهندس حشمت طبرزدی و یارانش پدید آمد سیاوش اوستا نقش مهم پیام رسانی را در خارج از کشور برعهده داشت
از همان لحظه نخست که روزنامه سلام بخاطر انتشار نامه سعید امامی و پروژه وزارت اطلاعات توقیف شد تا
با مهندس حشمت تبرزدی
با خواهر عزت الله ابراهیم نژاد در شهر خرم آباد
با محمدی ها منوچهر و اکبر
چندی پس از رییس جمهور شدن احمدی نژاد آقای دکتر مهدی خزعلی از نزدیکان امنیتی رییس جمهور سابق رفسنجانی افشا شد که احمد نژاد از تبار یهودی میباشد

بسیاری امروز میگویند درود برشما و بدرود  شاید بسیاری از نازنینهایی که این واژه ها را استفاده میکنند ندانند که در هنگامه ایکه جو تازی السلام علیکم و غیره بر فضای پارسی زبانان حاکم بود سیاوش اوستا این واژه ها را از طریق رادیو ایران پاریس و از سال 1984 رایج کرد  کسانی بودند که سالها مقاومت کردند تا سلام بر شما را رها نکنند اما مردم آنها وادار به سخن گفتن پارسی کردند که امروز با افتخار در برنامه های خود از درود بر شما بهره می برند
استاد سیاوش اوستا نخستین اندیشمندی بود که از سال 1983 با نوشتن کتابهای از میترا تا محمد و دینداری و خردگرایی و قرآن سروده ای بسک پارسی و خدا را در خواب دیدم زار زار گریه میکرد و علی شریعتی دروغ و فریب بزرگ نخستین دریچه های نقد اسلام سیاسی و قرآن را در تاریخ گشود بگونه ایک تمامی کسانیکه از سال 2001 به بعد یعنی تقریبا بیست سال پس از آغاز تلاش روشنگرانه سیاوش اوستا در رسانه ها ظاهر شده اند دنباله رو رهنمود های او بوده و خواهند بود
بسیاری از شعارها و افکار و اندیشه هایی که امروزه در همه جا رواج یافته است ابتکار سیاوش اوستا میباشد چون
ایرانی هرگز مسلمان نشد
این عنوان نوشته ایست که در کتاب آیین اوستا آمده است و استاد پرویز صیاد نیز طی مصاحبه ای که تقریبا بیست سال پیش با سیاوش اوستا انجام داد در این باره پرسش نموده است
http://youtu.be/JFIO-9UbixQ
http://awesta.org
http://azadi.fr
سیاوش اوستا نخستین ایرانی بود که در سال 1994 با راه اندازی سایت آریا هفت هزار وارد جهان اینترنت شده و دهها روشنگر و شخصیت فرهنگی سیاسی را با اینترنت آشنا کرده و ب سارمان اینترنتی که در پاریس شانزه لیزه آفرید به هزاران نفر در محل و یا از راه دور استفاده از اینترنت و ایمیل را آموزش داد
http://aria7000
سیاوش اوستا در سال 1983 نخستین ایرانی بود که با بهره وری از نمابر  فاکس نشریاتش را از فرانسه به داخل میهن میفرستاد
http://erchad.com
سیاوش اوستا از سال 1994 رادیو آوای ایران را از طریق اینترنت در سراسر جهان پخش کرد و این نخستین رادیویی بود که از طریق اینترنت پخش جهانی میشد
سیاوش اوستا از سال 1999 تنها سی بود که تلویزیون مهر را از طریق سوبکست چینی روی نت پخش کرده و از نخستین مشتریهای لیواستریم بود برای پخش مستقیم روی نت
در یکی دوسال اخیر تعداد زیادی از چمله شاهزاده ذضا پهلوی از این طریق برنامه های تلویزیونی خود را پخش می نمایند
و هم ایشان نام مهر را که نام تلویزیون مهر به پاسخوری سیاوش اوستا میباشد برای پخش برنامه های رادیویی خود انتخاب کرده است
http://mehrtv.com

استاد سیاوش اوستا دو سال پیش از جنبش مردمی سال 88 که به جنبش سبز مشهور شد از طریق برنامه های تلویزیونی خود ارسال مستقیم گزارش را توسط تلفنهای دستی و از کانال یو توب به مردم آموزش داد که این شیوه پس از ایران در بهار باصطلاح عربی نیز مورد بهره برداری قرار گرفت
http://youtu.be/nRBbcNnBMio
سیاوش اوستا نخستین کسی بود که برای نخستین بار تور اختناق و سانسور رسانه ای در داخل ایران را شکسته و با رهبران بالای رژیم مصاحبه های محاکمه ای کرد
از مهندس بازرگان تا دکتر ابراهیم یزدی نخست وزیر و وزیر خارجه خمینی ال شادروان داریوش فروهر و فردین دوست داشتنی و محبوب
http://youtu.be/lCK6vOmuuRA
نقشه ایران شیر است نه گربه
امروز در بسیاری از جاها رایج شده است که نقشه ایران را بسان شیر ترسیم نموده و از ایران بعنوان شیر نام میبرند نه گربه
این اندیشه و تفکر  نیز برای نخستین یار در سال دو هزار توسط سیاوش اوستا طی گفتگویی با داریوش مطرح شد که بخشی از فیلم را می بینید
http://youtu.be/ZcAymfi5Vqo
آنگاه که سرکار خانم آذر شیوا در کنار سیاوش اوستا مدیریت بخش هنری را بر عهده داشت تلاشهای بسیاری برای ترک اعتیاد هنرمندان شد و در همان سالها سیاوش اوستا با داریوش عزیز پیشنهاد اقامت در پاریس را کرد که ایشان سالها بعد پذیرفت و مقیم پاریس شده و دارای دومین فرزند از خانم سومش شد
http://youtu.be/Z8Rr4S7RYlA
اقاي اوستاي عزيز!  

من ده سال قبل كه ١٨ سال داشتم سر كار بودم كه اتفاقي به يكي از ويديو هاي شما بر خوردم. اينك از بركت وجود شما به زبان پارسي علاقه من شدم. پارسي اموختم. به تاريخ و فرهنگم برگشتم. با دختر خانم ايروني اذدواج كردم و هم چنان از اموزش هاي شما لذت برده و پيوسته مي اموزم. كتاب خدا را ديدم زار زار گريه ميكرد خيلي به دلم نشست دو سال بعد از اين كه پارسي نوشتنو كلا اموخته بودم خوندم. مرسي از همه زحمات شما در راسته پاسباني از فرهنگ، زبان و تاريخ اريايي. من متولد افغانستانم.  

با تشكر