سالها پیش هنوز بخشی از مردم تحت تاثیر جو شورش و انقلاب 57 به خاندان پهلوی نظر خوبی نداشتند
هر چند امروز همه فراموش کرده اند که در صفهای طولانی تظاهرات کمونیست ها و مجاهدین خلق و مائوئیستها و توده ای ها و جبهه ملی و دهها گروه و انجمن دیگر چه ضدیت کوری با خاندان پهلوی داشتند
در آن روزگاران بارها دیده میشد که خاندان پهلوی هر از چند گاهی که در مجامع عمومی و یا بازار و کوچه ظاهر میشدند مورد سرزنش و ناسزا قرار میگرفتند و حتی انسانهایی چون استاد شجاع الدین شفا در نشریه ایرانشهر که ماهانه منتشر میشد شهبانو و شاهزاده را مورد انتقادات شدید قرار میداد
اما دیدیم که شهبانو چه تلاشی در سوک دکتر شفا کرد
و یا هادی خرسندی با انتشار مجلات طاغوت و اضغر اقا چه فحاشی هایی که به پادشاه و خاندان پهلوی میکرد و شاهزاده عزیز را نیم پهلوی لقب داده بود و به شهبانوی محترم آن بانوی مهربان اتهام فحشا با کارتر و دیگران را در اشعار و روزنامه اش داده بود
باری جنایتهای روز افزون ملاها سبب اصلی بازشناسی خاندان پهلوی بود که امروز تبدیل به محبوبترین انسانها شده اند
در میان همه اینها یک نکته بسیار جالب و مهمی نیز قابل بررسی و توجه است و آن از هنگامه درگذشت شاهدخت لیلا پهلوی پدید آمد
در مراسم بخاک سپاری لیلا پهلوی در گورستان پاسی پاریس استاد سیاوش اوستا رهبر نو زرتشتی های جهان اصلیترین نقش در سازماندهی و برنامه ریزی پر آبروی ان مراسم تاریخی را داشت که تلویزیون ایشان با دو دوربین از کل مراسم فیلم گرفتند
در همین فیلم میبینیم که چه شرایط
زیبا و با پرستیز برای بخاک سپاری انجام شد بجز مرحله قرآن و دعا خوانی شادروان آیت الله مهدوی که قرار نبود مراسم را مذهبی کنند که کردند و حتی شاهزاده شهید علیرضا پهلوی هم بسیار عصبانی و ناراحت شد
استاد سیاوش اوستا در پایان مراسم لیلا که بسان شاهزاده علیرضا از هواداران اندیشه ایشان بودند از شهبانو و خانواده جلیل ایشان تقاضا کرد تا بپاس سپاسگزاری از مردم در نزدیکی درب خروجی گورستان ایستاده و با مردم خداحافظی کنند
از این کار دوربینهای تلویزیون مهر فیلمبرداری کرده و نفس اینکار زیبا و مردمی در نگاه هزاران نفری که از سراسر جهان برای بدرود با شاهدخت لیلا آمده بودند آنها را شاد کرده و همه ساله مردم تنها بشوق دیدار شهبانو و عکس گرفتن با ایشان به گورستان پاسی می آمدند
http://youtu.be/fy6jP2loug8
این کار عکس گرفتن با مردم نه تنها آنها را شاد کرد که خاندان نیز از برخورد آسوده و راحت با مردم شاد شده و به فردا امید وار شدند
از آن روز هر کس براحتی میتوانست خاندان پادشاهی را در اغوش بگیرد با انها عکس بگیرد با آنها دست بدهد و عکسش را قاب گرفته و در خانه و محل کار و جاهای دیگر بنمایش بگذارد
این کار عکس گرفتن تا آن حد بی پروا پیش رفت که برخی از عکسهای خود با خاندان سو استفاده کرده و با آویختن عکسها در انظار مردم سو استفاده های مالی کردند
بدین رو بود که شهبانو از دو سال پیش آمدن به گورستان پاسی و در میان جمعیت را برای خود تحریم کردند تا کسی نتواند از این دیدارها و عکسها سو استفاده کند
جالبی کار در اینست که شخص استاد سیاوش اوستا خودشان علنا در برنامه های تلویزیونی این مسئله را مطرح و به شهبانو هشدار دادند و از آن پس دیگر جلو فرصت طلبان با عکس گرفتن با شهبانو گرفته شد
